دسته بندی ها: آیات آسمانی
نوشته شده توسط:سجاد نبی زاده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ ۖ قَالَ کَذَٰلِکِ اللَّهُ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (47)
ترجمه فارسی :
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
(مریم) گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد، در حالی که انسانی با من تماس نگرفته است؟!» فرمود: «خداوند، اینگونه هر چه را بخواهد میآفریند! هنگامی که چیزی را مقرّر دارد (و فرمان هستی آن را صادر کند)، فقط به آن میگوید: «موجود باش!» آن نیز فوراً موجود میشود (47)
ترجمه انگلیسی :
In the name of Allah, most benevolent, ever-merciful
She said: “How can I have a son, O Lord, when no man has touched me?” He said: “That is how God creates what He wills. When He decrees a thing, He says ‘Be’, and it is (47)
ترجمه ترکی استانبولی :
Rahman ve rahim Allah adiyle
Meryem, ya Rabbi demişti, benim nasıl çocuğum olabilir? Bana hiçbir insan dokunmadı. Allah, öyledir ama demişti, dilediğini yapar Allah ve bir işin olmasını diledi mi hemencecik ol der ona ve o oluverir (47)
ترجمه آذربایجانی :
Mərhəmətli, rəhmli Allahın adı ilə!
(Məryəm:) “Ey Rəbbim! Mənə bir insan əli toxunmadığı halda necə uşağım ola bilər?” – dedikdə, (Allah) buyurdu: “(Bəli) elədir, (lakin) Allah istədiyini yaradır. O, bir işin əmələ gəlməsini qərara aldıqda, ona ancaq “Ol!” deyər, o da (dərhal) olar (47)
گزیده تفسیر :
چگونه بدون همسر فرزند مى آورم ؟!
باز در این آیه داستان مریم (علیهاالسلام ) ادامه مى یابد، او هنگامى که بشارت تولد عیسى (علیه السلام ) را شنید، چنین گفت : پروردگارا! چگونه فرزندى براى من خواهد بود، در حالى که هیچ انسانى با من تماس نگرفته و هرگز همسرى نداشته ام (قالت رب انى یکون لى ولد و لم یمسسنى بشر).
میدانیم این جهان ، جهان اسباب است ، و خداوند آفرینش را چنان قرار داده که هر موجودى به دنبال یک سلسله عوامل و اسباب پا به دائره وجود مى گذارد، مثلا براى تولد یک فرزند، آمیزش جنسى و ازدواج و ترکیب اسپرم و اوول لازم است ، بنابراین جاى تعجب نیست که مریم با شنیدن این بشارت که بزودى صاحب فرزندى خواهد شد در شگفتى فرو رود.
ولى خداوند به این شگفتى پایان داد و فرمود: این گونه خدا هر چه را بخواهد مى آفریند (قال کذلک الله یخلق ما یشاء).
نظام عالم طبیعت مخلوق خدا است و محکوم فرمان او است و هر گاه بخواهد مى تواند این نظام را دگرگون سازد و به وسیله اسباب و عوامل غیر عادى
موجوداتى را بیافریند.
سپس براى تکمیل این سخن مى فرماید: هنگامى که چیزى را مقرر کند (و فرمان وجود آن را صادر نماید) تنها به آن مى گوید: موجود باش ، آن نیز فورا موجود مى شود (اذا قضى امرا فانما یقول له کن فیکون ).
بدیهى است که تعبیر به (کن ) (باش ) در حقیقت بیان اراده قطعى خدا است ، و گر نه نیازى به سخنى نیست ، یعنى به مجرد اینکه اراده او بر چیزى تعلق گرفت و فرمان آفرینش صادر شد، فورا لباس هستى بر آن پوشانده مى شود.
قابل توجه اینکه : درباره آفرینش عیسى در این آیه جمله (یخلق ) (مى آفریند) به کار رفته ، در حالى که درباره آفرینش یحیى در چند آیه قبل ، تعبیر به (یفعل ) (انجام مى دهد) شده است ، شاید این تفاوت تعبیر، اشاره به تفاوت خلقت این دو پیامبر بوده باشد که یکى از مجراى عادى و دیگرى از مجراى غیر عادى به وجود آمده اند.
این نکته قابل توجه است که در آغاز این آیات ، مریم با فرشتگان سخن مى گوید ولى در اینجا مى بینیم او با خداى خود سخن مى گوید و از او پاسخ مى شنود، گویا چنان مجذوب ذات پاک حق شد که واسطه ها را از میان برداشت و یکپارچه با مبدأ عالم هستى پیوند گرفت ، و بى هیچ واسطه اى آنچه مى خواست گفت و آنچه مى بایست شنید – البته سخن گفتن غیر پیامبران با خدا هر گاه به صورت وحى نبوت نباشد اشکال ندارد.